کربلا
صدای طبل و بوی پرچم سیاه و عطر بیرق عزا می آید پسرم گویی محرم حسین می آید. حالا که بوی کربلا می آید بگذار تا بگویم روزهای پایانی سال 94 بود ما در تکاپوی خرید عید و بی خبر از سرنوشت آماده رفتن به لیلان بودیم صدای تلفن مامان بلند شد پشت خط بابا بود الو ..سلام آقا رفته ملکان جلوی آژاتس هستش میخواد اسممونو واسه کربلا بنویسه چی میگی ....منو میگی؟؟؟؟؟؟ به همین سادگی باورت میشه مامان با این حرف روزهای آغازین سال 95 منو و تو وبابا به همراه آقا و آنا و آبا شدیم کربلایی... باشیمه دوشدی گینه شوق هوای کربلا آتشین دلدن گلور نی تک نوای کربلا کربلا شوقی اگرچه واریدی دلده کرار آتش ح...